حجیت در اصولحجیت به معنای صحّت استناد و احتجاج به يک دلیل می باشد. ۱ - بیان حجیتحجیت، به معنای صحت استناد به ادله معتبر شرعی ( قطع، اماره و اصل عملی ) و درستی عمل بر طبق آنها است. در عرف هر چیزی که قابلیت داشته باشد به وسیله آن بر دیگران احتجاج شود، دارای حجیّت است، چه مولا با آن، بر بنده خود احتجاج کند و چه به عکس. ۲ - لازمه حجیتلازمه حجیت یک دلیل، منجزیت و معذریت آن است؛ یعنی در جایی که دلیل، به واقع اصابت کند، تکلیف بر مکلف منجز شده و مخالفت با آن، مستوجب عقوبت است؛ اما در جایی که حجت، به واقع اصابت نکند، تمسک به حجیت برای مکلف، عذر محسوب شده و او را از عقاب می رهاند. ۳ - حجیت قطعمشهور اصولیون، حجیت قطع را ذاتی آن دانسته، اما حجیت سایر امارات معتبر را تعبدی می دانند؛ یعنی شارع ار روی تعبد حکم به حجت بودن آنها داده است، زیرا آنها تمام واقع را نشان نمی دهند؛ به خلاف قطع که از واقع،کشف تام می کند. ۴ - مستندات مقالهمحمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۳، ص۱۷-۱۸. سبحانی، جعفر، المحصول فی علم الاصول، ج۳، ص۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، انوارالاصول، ج۲، ص۲۳. اصطلاحات الاصول ص۱۱۴. محمدی، علی، شرح رسائل، ج ۱، ص۱۳. دروس فی علم الاصول ج۱، ص۱۷۳. نائینی، محمد حسین، فوائدالاصول، ج ۲، ص۶. اصول الفقه، ج۲، ص۱۸. ولایی، عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ص۱۷۵. ۵ - منبعسایت مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی |